سلام نفسم، عسلم ،
عشقم، وجودم،
محمد صدرای نازم
خوبی عزیزممممممممم؟؟؟؟؟؟؟؟
الان سه
روزه که دارم روی از شیر گرفتنت کار میکنم، از روز جمعه تا امروز فقط3 وعده شیر خوردی اونم دیروز صبح بود که با قلدوری هرچه تمامتر خودت دست به
کار شدی ، منم بهت هیچی نگفتم، وقتی خوردنت تموم شد، خودت دست کشیدی و از بغلم پریدی پایین و رفتی دنبال بازی کردنت.
مامانی
خیلی خوشحالم که دارم موفق میشم تو همون نی نی وابسته به می می مامان بودی
که نمیشد ازش جدات کرد، ولی انگار خود خدا داره کمک میکنه،
روز یکشنبه 91/2/31
باباجون حرم بود و من و مامان مریم و مادرجون هم رهسپار حرم آقا علی ابن موس الرضا (ع) شدیم .طبق نوشته کتاب ریحانه بهشتی بعد از زیارت و دعا و خواندن سوره مبارک یس و فوت کردن به آبمیوه محمد صدرا جون ،آخرین شیر رو به عزیزم در حرم دادم و با چشمان اشک آلود از امام مهربانیها خواستم که مهر شیر خوردنو از دل تو و من ببره ...و فقط تصمیم گرفتم که دیگه بهت شیر ندم، اونم به
خدا فقط برای سلامتی خودته مامان جون.
(دو سال و 10روزگی به ماه قمری) ( 10 روز مونده به دوسالگی به ماه شمسی)
الان هم
سه روزه که موفق شدم، یه وقتهایی خودت میای سراغش و خودت رو لوس میکنی و
دستای قشنگت رو میبری سمت چشمات و غنچه میکنی و بعد چشمات رو هم لوس میکنی و
کوچیک میکنی و میگی: ای جی جی ناژه بعد میگی فرشته ها از آسمون اومدن جیجی مامانی رو تلخ کردن. .. این داستان رو واسه همه میگی مخصوصا ارشیا و ارسلان جونی
منم بهت
میگم آره مامانی جی جی تلخ شده بعد یه مقدار آجیل یا چوب شور که خیلی دوست
داری با آب میوه یا شیر آقاگاوه(به قول خودت)بهت میدم و مشغول خوردنشون میشی و دیگه اصلا
سراغش نمیای.
.
گل پسرم اینم یه جوری تزکیه شدن نفسه
دیگه؛ مثل اون عارفانی که نفسشون رو از تمایلات نگه میدارم تو هم الان
همین کار رو داری میکنی فقط فکر کنم کار تو دشوارتره ، آخه تو کوچولویی
نازگلم و برات خیلی سخته که از چیزی جدا بشی که دوساله باهاش هم آغوشی
مامانی
هیچ وقت اولین شیردادن به تو رو فراموش نمیکنم، وقتی به دنیا اومدی ساکت و
آروم فقط با تعجب دور و برت رو نگاه میکردی، انگار دوست داشتی همون اول از
همه چیز با خبر بشی، خانم پرستار دور یه ملحفه سبز رنگ پیچیدت و گذاشتت
روی دلم، ای وای خدای من یعنی همه چیز تموم شد، حالا این کوچولوی با وزن سه کیلو وپانصد وپنجاه گرمی /قد پنجاه و دو 52 سانتی متر/دور سر سی وهفت 37سانت/وگروه خونیت +o (بیمارستان بنت الهدی خانم دکتر صدیقه آیتی) ناز برای منه، خدایا شکرت، خدایا شکرت که بچه سالم بهم دادی ،
همون لحظه برات دعا کردم که خدایا صالحش کن. خدایا خودت نگه دارش باش.
دستامو میکشیدم روی کمرت و نازت میکردم، تو هم هیچ حرکتی نمیکردی و زل زده
بودی به صورتم. مامانی تا اونجایی که من شنیدم این حرکات از نوزادهای تازه
وارد بعیده، معمولا همه نوزادها اول جیغ میکشن و گریه میکنن، ولی تو ساکت و
باهوش فقط به اطراف نگاه میکردی.
توی
بغلم گرفتمت و تو هم اون لبای نازت رو باز کردی و شروع کردی به مکیدن. اشک
امانم نمیداد، همینطور فقط خدا رو شکر میکردم و تو رو میبوسیدم و اشک
میریختم. لحظه های خاصی بود، بعد از چند دقیقه دیدم تو خوابیدی و دیگه شیر
نمیخوری، صورتت رو برگردوندم به سمت صورت خودم و نگاهت میکردم و میبوسیدمت و
ریز ریز اشک میریختم.
چه لذتی
داشت وقتی بغلت میکردم و بهت شیر میدادم، حس میکردم فقط مال منی، فقط مال
من. تمام وجودم رو بهت میچسبوندم و آروم فشارت میدادم و سر قشنگت رو که بوی
گل یاس میداد بوس میکردم، فقط من بودم که توی اون لحظه داشتم از وجود نازت
بهره میبردم. خوش بحال مادرهایی که به بچه هاشون شیر میدن چون فقط اونا
میتونن این حس رو تجربه کنن و دلم میسوزه برای باباهایی که برای
کوچولوهاشون زحمت میکشن ولی هیچ وقت یه همچین لذتی رو تجربه نکردن. واقعا
لذت بخشهههههههه.
پسرم خیلی دوستت دارم. یاد اون لحظات که میوفتم بی اختیار بغض گلوم رو میگیره. حالم منقلب میشه.
حالا بعد
از دوسال که با عشق، چه لحظاتی رو با هم طی کردیم، چه شبهایی رو بیدار
بودیم، چه روزهایی رو با هم گذروندیم، باید پرونده شیر خوردن از وجود مامان
هم بسته بشه ، چون تو بزرگ شدی و یواش یواش داری برای خودت مرد میشی و
باید مستقل از وجود مامان و بابا بشی. گلم همه جوره پشت سرتم و نمیزارم
کوچکترین چیزی قلب قشنگت رو برنجونه.
وجودم، نفسم، عشق تو توی دلم ریشه دوونده دوستت دارم یه دوست داشتن عمیق،
وقتی این رو میگم یه چیزی ته دلم میلرزه، یه حسی قلبم رو فشار میده.
گل نازم امیدوارم همیشه توی زندگیت مثل همین حالا با حوصله و صبور باشی.
گلم از این به بعد هم سعی کن آروم باشی تا این مرحله از زندگیت هم با موفقیت تموم بشه.
ش : شادابي
ي : يكتا وبي همتا
ر : رحمت
م : مصونيت
ا : آرامش
د : دوستي ومحبت
ر : رشد مطلوب
اینهم یک شعر قشنگ که دیگه ....
مادرم شيرت پيام زندگي است – شيرتوعاري زهرآلودگي است
مادرم شيرت سرود زندگي است – شيرتوخود منشا سازندگي است
مادرم جسمم زشيرتوقوي است- روح وجسم از هرچه بيماري تهيست
مادرم شيرت نشان رحمت است- شيرتورازي زسر خلقت است
شيرتودارد هزاران امتياز- كرده جسمم رازدرمان بي نياز
شيرتوداده هزاران ايمني- كرده جسمم رامصون بابرتري
شيره جانت غذاي كودك است – اين نشان عشق توبركودك است
شيرومهرت هردو ازايثارتواست- سينه ات سرچشمه ايمان تواست
مادرم باتيك تاك قلب تو- بانوازش هاي دست گرم تو
شير تو برمن گوارا ميشود- مهروعشق واستقامت ميشود
مادرم باشيرتوكامل ترم- هوشمند وپرتوان و برترم
تومرا خوشنود وخوشدل كرده اي-چون كه با شير خودت پرورده اي
خدا
جونم میدونم که صدام رو میشنوی، میدونم که میبینیم و از ته قلبم باخبری،
کمکم کن، کوچولوی نازم رو به تو میسپارم ، خودت نگه دارش باش.
:: بازدید از این مطلب : 1004
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0